کد خبر: 69970

«اخلاص» عمل را جاودانه می‌کند/ عید قربان در نهج‌البلاغه

عید قربان، حکایت آزمایش ابراهیم، اسماعیل و هاجر (ع) و تاریخ عبودیت است که عاشقانه خود را در مصاف تندباد الهی قرار دادند و جان را در طبق اخلاص نهادند تا جانان را از خود خوشنود سازند.

به گزارش ثریا بخشعلی قنبری دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی در یادداشتی به جایگاه عید قربان در نهج البلاغه پرداخته است:

واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن، تنها یک بار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمت‌های آسمانی بر مۆمنان فرود می‌آید: «رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ» (مائده / ۱۱۴)؛ پروردگارا، از آسمان، خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه‌ای از جانب تو و ما را روزی ده که تو بهترین روزی‌دهندگانی».

امیرمومنان (ع) عید را رهاشدن از ناهنجاری اخلاقی و گناه می‌داند، به این معنا که هرگاه انسان بتواند روزی را بدون این دو سپری کند در آن روز باید جشن بگیرد، زیرا در آن روز محبوب را خشنود ساخته است: «کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عید»، (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۷) هر روزی که در آن گناه نشود همان روز، روز عید است.

از این رو امیرالمؤمنین (ع) در روز عید قربان خطبه‌ای ایراد کرد که بخشی از آن مربوط به این عید بزرگ و توجه به معنای باطنی عید است. امام (ع) اشاره کردند که امروز روزی است که حرمتی بس بزرگ دارد و برکتش مورد امیدواری است و در این روز امید آمرزش گناهان می‌رود، پس خدا را بسیار یاد کنید و از او آمرزش بخواهید و به درگاه او توبه کنید، زیرا که او توبه‌پذیری مهربان است.

کیفیت ذبح حیوان

در میان عرب از قدیم قربانی به عنوان رسم رواج داشت، اما وقتی پیامبر اسلام (ص) در میان عرب به ظهور رسید به سنت‌های رایج در این سرزمین جهت گیری توحیدی داند که یکی از این رسوم، قربانی بوده است، البته بهترین قربانی در اسلام قربانی نفس است نه قربانی حیوان اما چون همه مردم نتوانسته اند به قربانی باطنی دست یابند، از این رو قربانی ظاهری در عید قربان مطرح شده است. از این نظر امام علی (ع) برای قربانی ظاهر شرایطی در نظر گرفته اند که بخشی از آن چنین است: «اگر کسی از شما بزغاله‌ای را (در مقام قربانی حج) قربان کند کفایت نخواهد کرد، ولی قربان کردن برّه‌ای کفایت می‌کند و از شروط کمال قربانی معاینه و بازرسی چشم و گوش آن است، و چون چشم و گوش آن سالم باشد قربان درست و تمام است و اگر شاخ آن شکسته باشد یا پای خود را در راه قربانگاه به زمین بکشد. کفایت نمی‌کند، چون این عیوب ظاهری علامت بیماری حیوان است و به همین ملاحظه بهای آن کمتر است».

اینکه علی (ع) بر سالم بودن قربانی از جهات مختلف تأکید دارد برای آن است که انسان‌ها بتوانند با انجام قربانی از خود بگذرند و چیزی را در راه خدا قربانی کنند که از نظر آنان ارزشمند است وگرنه از دست دادن چیزهای بخس و بی ارزش به لحاظ اخلاقی تأثیر چندانی ندارد.

عید قربان تقرب به درگاه خدا

قربان در لغت به معنای نزدیک شدن چیزی به چیز دیگر است. قربان را هم به لحاظ نزدیکی انسان به خدا به این عنوان، نامگذاری کرده اند. قربانی، وسیله قرب است و عید قربان، روز تقرب و نزدیکی به درگاه پروردگار. قربانی کردنِ هر آنچه غیر اوست و در دل و جان مسکن گزیده، مقدمه قُرب است، البته قرب هم مراتبی دارد که کمترین آن ورود انسان به بهشت است، اما بالاترین درجه آن رسیدن به وصال الهی و خداگونه شدن است که البته در دیدگاه علی (ع) این درجه به عارفان اختصاص دارد و اغلب مردم از قربانی انجام وظیفه شرعی و احیاناً طلب روزی و دنیوی و یا رسیدن به بهشت را دنبال می‌کنند.

یکی از کسانی که بر جنبه عرفانی عید قربان تأکید دارد مولاناست. او از بنیانگذار عرفان اسلامی یعنی علی (ع) معنای عرفانی قربانی را به نیکی آموخته و در مواضعی از مثنوی به شرح این نگرش پرداخته است:

من عاشق قربانم و کشته شدن و جان من در نوبت طبل بلا و مصیبت ایستاده است:
ای حریفان من از آنها نیستم کز خیالاتی در این ره بیستم‌
من چو اسماعیلیانم بی‌حذر بل چو اسماعیل آزادم ز سر
فارغم از طمطراق و از ریا قل تعالوا گفت: جانم را بیا...
از گمان و از یقین بالاترم و ز ملامت بر نمی‌گردد سرم‏

چون دهانم خورد از حلوای او چشم روشن گشتم و بینای او
پا نهم گستاخ چون خانه روم پا نلرزانم نه کورانه روم...
بر دلم زد تیر و سوداییم کرد عاشق شکر و شکر خاییم کرد
عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست‏
من نلافم ور بلافم همچو آب نیست در آتش کشی‌ام اضطراب‏
چون بدزدم چون حفیظ مخزن اوست چون نباشم سخت رو پشت من اوست‏
هر که از خورشید باشد پشت گرم سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم‏
همچو روی آفتاب بی‌حذر گشت رویش خصم سوز و پرده در
هر پیمبر سخت رو بد در جهان یک سواره کوفت بر جیش شهان‏
رو نگردانید از ترس و غمی یک تنه تنها بزد بر عالمی‏
سنگ باشد سخت رو و چشم شوخ او نترسد از جهان پر کلوخ...
گوسفندان گر برونند از حساب ز انبهیشان کی بترسد آن قصاب‏

خلاصه عید قربان، حکایت آزمایش ابراهیم، اسماعیل و هاجر (علیهم السلام) و تاریخ عبودیت است که عاشقانه خود را در مصاف تندباد الهی قرار دادند و جان را در طبق اخلاص نهادند تا جانان را از خود خوشنود سازند، بلکه با این کارشان از حد جسمانیت رها گشته اوج گرفتند و بر بلندای تاریخ ایستادند به گونه‌ای که امروزه میلیون‌ها مسلمان با انجام قربانی و اعمال حج گام خود را جای پای آنان می‌گذارند و هر سال این کار را به صورت نمادین تکرار می‌کنند تا به آدمیان بگویند که هر کس با اخلاص روی به خدای آورد جاودانه می‌شود، همان طور که ابراهیم و هاجر و اسماعیل شدند و این نقش برای همه ابنای بشر در نظر گرفته شده است.

منبع: خبرگزاری مهر